تا زمانی که ما نسبت به رنج و عذاب کودکان حساسیت به خرج ندهیم، استفاده از قدرت به دست بزرگسالان همچنان یکی از جنبه های عادی زندگی انسان ها دیده خواهد شتا زمانی که ما نسبت به رنج و عذاب کودکان حساسیت به خرج ندهیم، استفاده از قدرت به دست بزرگسالان همچنان یکی از جنبه های عادی زندگی انسان ها دیده خواهد شد، چون به ندرت کسی به آن توجه می کند یا آن را جدی می گیرد. از آنجا که قربانیان در این موارد فقط بچه ها هستند، رنج آنها ناچیز شمرده می شود. اما در عرض بیست سال این بچه ها تبدیل به بزرگسالانی می شوند که به شدت حس خواهند کرد باید تمام رنج های خود را به کودکانشان برگردانند. آنها ممکن است خودآگاه و با تمام قوا با ظلم و ستم موجود در دنیا مبارزه کنند، در حالیکه درون خود تجربه ظلم و ستمی را دارند که ممکن است آن را ناخودآگاه بر دیگران تحمیل کنند. تا زمانی که چنین تجربه ای در پشت تصویری خیالی از یک دوران کودکی شاد مخفی است، آنها از وجود آن آگاهی نمی یابند و در نتیجه قادر نخواهند بود از انتقالش جلوگیری کنند....more
کتابی زیبا درباره کتاب :) خواندن قسمت هایی از کتاب برام سخت بود که به ناچار ازش صرف نظر کردم. اطلاعات لازم برای درک انها را نداشتم ولی قسمت های دیگری همکتابی زیبا درباره کتاب :) خواندن قسمت هایی از کتاب برام سخت بود که به ناچار ازش صرف نظر کردم. اطلاعات لازم برای درک انها را نداشتم ولی قسمت های دیگری هم بودن که برام خیلی لذت بخش بود شاید در آینده برای بار دوم از جمله کتاب هایی باشه که "باید ناگزیر به دست آدم برسه " و اون موقع اطلاعات لازم برای درک بهتر کتاب را کسب کرده باشم و بیشتر ازش لذت ببرم ...more
اولین کتابی بود که در مورد اعتماد به نفس می خوندم و شاید به نظر بعضی از دوستان این جور کتاب ها زرد به حساب بیاد ولی این کتاب به نظر من این طوری نبود. اولین کتابی بود که در مورد اعتماد به نفس می خوندم و شاید به نظر بعضی از دوستان این جور کتاب ها زرد به حساب بیاد ولی این کتاب به نظر من این طوری نبود. تعریفی که از اعتماد به نفس ارائه میکرد متفاوت بود و حداقل خوندن این کتاب برای من این فایده را داشت که متوجه بشم گفتن جمله ی "اعتماد به نفس لازم برای انجام این کارو ندارم "بهونه ای بیش نیست که از جمله منافعیه که از زندگی کردن بدون اعتماد به نفس حاصل میشه چون باعث میشه هرگز شکست نخوریم که به علت اینه که اصلا تلاشی نکردیم که کاری را به انجام برسانیم....more
بدون در نظر گرفتن کتاب های هری پاتر، تیبو طولانی ترین رمانی بود که خوندم. در ظاهر موفق به خوندن این 2348 صفحه شدم ولی در حقیقت شکست خوردم. جلد اول و دبدون در نظر گرفتن کتاب های هری پاتر، تیبو طولانی ترین رمانی بود که خوندم. در ظاهر موفق به خوندن این 2348 صفحه شدم ولی در حقیقت شکست خوردم. جلد اول و دوم را به خوبی خوندم و لذت بردم ولی امان از کتاب تابستان 1914 اول که با حجم زیادی از اطلاعات سیاسی مواجه شدم، جلد سوم را کنار گذاشتم. یه مدت طولانی مثل آینه دق جلوی روم بود. تا اینکه نتونستم در برابر نخوندنش مقاومت کنم و تصمیم گرفتم حتی اگه نیاز بود هر قسمت را چندین بار بخونم تا درکش کنم. با این دید دوباره رفتم سراغش ولی باز هم نشد که نشد. شاید هم من انتظار زیادی از خودم داشتم. برای من که اطلاعاتی درباره ی اصطلاحات سیاسی و جنگ جهانی اول و زمامدارها و شخصیت های سیاسی و ... نداشتم به شدت سخت بود. به خصوص که کتاب های کتابخونه بود و من تک تک امانت می گرفتم. تا اینکه در نهایت از به خاطر سپردن همه اطلاعات و شخصیت ها چشم پوشی کردم و به این نحو تا آخر پیش رفتم. شاید بعدا که اطلاعاتم بیشتر شد دوباره تصمیم به خوندنش گرفتم ولی این وضعیتی که من داشتم، از عالی بودن این مجموعه کم نمی کنه...more
شاید تعجب کنید ولی یکم این کتاب به نظرم حوصله سربر بود میشد در تعداد صفحات کمتری تمام آنچه که درباره ی زوربا بود،بیان بشه. برا همین هم خوندن کتاب یکم شاید تعجب کنید ولی یکم این کتاب به نظرم حوصله سربر بود میشد در تعداد صفحات کمتری تمام آنچه که درباره ی زوربا بود،بیان بشه. برا همین هم خوندن کتاب یکم طولانی شد فقط زمان هایی که هیچ کار دیگه ای نمی تونستم بکنم می خوندمش ولی الان که تمومش کردم می بینم دلم برا زوربا تنگ شده چون به جز یه سری عقایدش در مورد زنان واقعا نگرش و اشتیاقش به زندگی ستودنی بود. اگه من این انگیزه و پشتکارو داشتم به چه جاها که میتونستم برسم.در این موارد واقعا بهش غبطه خوردم
یک راه و رسم تازه،من راجع به چیزهایی که دیروز پیش آمد کرده هیچ وقت فکر نمی کنم. از خودم هم نمی پرسم که فردا چه پیش می آید. آنچه که اهمیت دارد چیزی است که امروز و همین الان اتفاق می افتد. به خودم می گویم:الان مشغول چه کاری هستی زوربا؟ دارم می خوابم. بسیار خوب،راحت بخواب. الان مشغول چه کاری هستی زوربا؟ دارم کار می کنم. بسیار خوب حسابی کار کن. حالا چکار میکنی،زوربا؟ دارم یک زن را می بوسم. بسیار خوب اورا از ته دل ببوس و در حینی که به این کار مشغولی همه چیز را فراموش کن.فقط تو هستی و او و هیچ کس دیگر روی زمین نیست، پس ببوسش ...more
بالاخره تموم شد، چیزی نمی تونم در موردش بگم. فقط میدونم برای اینکه به درک عمیق تری نسبت به آنچه کوندرا میخواست بگه برسم حتما باید یه بار دیگه با صبر وبالاخره تموم شد، چیزی نمی تونم در موردش بگم. فقط میدونم برای اینکه به درک عمیق تری نسبت به آنچه کوندرا میخواست بگه برسم حتما باید یه بار دیگه با صبر و حوصله برم سراغش چون ارزششو داره مطمئنا ...more