ŷ

داستان كوتاه discussion

21 views
قرارمان اگرچه اين نبود !

Comments Showing 1-7 of 7 (7 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

MahtaBi KhaNooM | 1782 comments

بي جهت دانه دانه وا كردي همه ي زخمهاي عالم را
كاش يك جور تازه ميگفتي جمله ي " دوستت ندارم " را



" شب شعرم " برو خداحافظ ! صبر همزاد پاك ايوب است
من صبورم ، اگرچه ميدانم مي كشد صبر كم كم آدم را



من و دل شب نشين و خاموشيم .. از تو اي ماه انتظاري نيست
برو ! بيهوده برنگرد و نبين وقت رفتن ستاره هايم را



باورت مي شود نميخواهم دل تو بشكند ، ترك بخورد ؟
جان اين ابرهاي بي باران نازنينم ! بفهم حرفم را



اين خط سبز شاد طولاني خط عمر توي بدون من است
برو و دست لحظه ها بسپار من و اين سرنوشت مبهم را



مرده ام در خودم هزاران بار ... كاش حوا گناهكار نبود
كاش دست خدا نمي رقصاند در تنش آتش جهنم را


.
.
.


يادگاري چه رسم غمگيني ست : غزل و ماه و كوچه و باران
تو به من روزگار بخشيدي ، من همين چند شاخه مريم را ...











*

*


مريم موحدان









MahtaBi KhaNooM | 1782 comments :)‌آر� ... زيبا و غم اندود


message 3: by S.Parisan (new)

S.Parisan من صبورم
اگر چه مئ دانم
!!!...


message 4: by Maria (new)

Maria (maria_jabbri) | 691 comments ،شايد
.شعر هايم جای خيالت را بگيرد
،اما
،سطر نوشته هايم جای خودت را
!...رگز

...
دلنشين بود. ممنون مهتابي عزيز


message 5: by Maria (new)

Maria (maria_jabbri) | 691 comments saleh wrote: "Maria wrote: "و همچنین نوشته ی شما که دلنواز بود
.
ممنون ماریای عزیز"


!و لطف و توجه تو دوست خوبم، دلپذيرتر


MahtaBi KhaNooM | 1782 comments مرسی ماریا جون...نوشته های لبریز از احساس شما هم فوق العادست


message 7: by Maria (new)

Maria (maria_jabbri) | 691 comments MahtaBi KhaNooM wrote: "مرسی ماریا جون...نوشته های لبریز از احساس شما هم فوق العادست"

;-)
،و گلچينهاي دل انگيز تو نازنين
مي شوراند اين ذهن آشفته را


back to top