داستان كوتاه discussion
چشم من
date
newest »


يادش بخير! نه يادش نبخير
دوران نوجووني خودم رو کشته بودم با اين آهنگ هاي داريوش
اونموقع بهترين بودند و اولين انتخاب...الان... شايد پنجمين انتخاب
شايد ششمين انتخاب شايد...اصلا انتخاب نشن
ممنون...رفتيم به عهد عتيق و برگشتيم

Farzan wrote: "حمید
آره منم صدای داریوش بیشتر توی ذهنم رژه میرفت
مهتابی خانوم :
الان انتخاب اولت چیه ؟"
انتخاب اولم؟
:دي
ببين دست من رو همه جا رو نکنين...بذارين همينجوري بمونه و نگم....خدارو خوش نمياد
Saleh wrote: "MahtaBi KhaNooM wrote: "
يادش بخير! نه يادش نبخير
دوران نوجووني خودم رو کشته بودم با اين آهنگ هاي داريوش
اونموقع بهترين بودند و اولين انتخاب...الان... شايد پنجمين انتخاب
شايد ششمين انتخاب شايد...."
محمد صالح خان خيال شما راحت از داريوش هم ميگذريم به کويتي پور ميرسيم و هاي هاي ...گريه و اينا
..
روبرو، روبرو قتلگاه آدمه
قلب ماه سر به زير
به دار شاخهه� اسير
غروبش رو من ميبين�
ترس رفتن تو تنم
وحشت موندن تو دلم
خواب برگشتن ميبين�
..
اي داد بيداد!!!ا
بريم رو انتخاب اولمون و ساسي مانکن =))

** درضمن نمیدونستم بچه های این نسل اینقدر میونه خوبی با داریوش دارن واسم جالب بود
Rose wrote: "ممنون رئیس شعر قشنگی بود مخصوصا که من اولین بار بود میخوندمش
** درضمن نمیدونستم بچه های این نسل اینقدر میونه خوبی با داریوش دارن واسم جالب بود"
نشنيده بودي ؟
: اووووووووووووووووو
بچه هاي اين نسل ؟؟!!!
: خيلي اوووووووووووووووو
** درضمن نمیدونستم بچه های این نسل اینقدر میونه خوبی با داریوش دارن واسم جالب بود"
نشنيده بودي ؟
: اووووووووووووووووو
بچه هاي اين نسل ؟؟!!!
: خيلي اوووووووووووووووو
سر افراز نمیشناختم ولی داریوش صداش میومد