ŷ

غزل معاصر discussion

11 views
ايمان زارع

Comments Showing 1-1 of 1 (1 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by Hadi (new)

Hadi | 90 comments Mod
در ازدحام حلقه یک دار مانده است

مردی که شب برای تو بیدار مانده است


خورشید سرزمین اهورایی صدا

مردت میان حلقه گرفتار مانده است


هی پشت پا به هر چه و هی تُف به ذات شب

در بیکران لرزش افکار مانده است


باور کنید روی همین گرده‌� ضعیف

اندازه تمام جهان بار مانده است


حتی وجود مبهم البرز و آفتاب

در حسرت نگاه کماندار مانده است


خورشید می‌رس� به افق مانده‌ا� چرا

هر لحظه در تکاپوی تکرار مانده است


تا ارتباط از این طرف خط به آن طرف

یک ماه هست و یک صد و ده غار مانده است


در چارمین غروب شکم‌ها� سیرشان

در انتظار سفره‌� افطار مانده است


حرفم تمام نیست ولی از شروع شعر

منصور هست و منتظر دار مانده است


لطفاً یکی بگویدشان کور خوانده‌ای�

شاعر میان صحنه غزلوار مانده است



back to top