شبیه یک غزلی ، محرم من.. بیا به خلوت شب های ساکت من! من از سلام غریبه ها سخت می ترسم.. تو تکیه گاه مجازی، برای شانه ء من ! طاقت خویش به دستان خودمی دهم بر باد بست حضورت ، طاقت بی طاقت من.. عجبا ،نشان انصاف نرفت از بر تو.. شبیه رفتن انصاف، از زمانه من ! در میان غزل های اشک آلودم به انتهای محبت رسید، نقطه.... سر سطری ندارد غزل بی ترانه ءمن !! اگرچه قافیه های زندگی شکسته نشد ولی شکست ،غزل بی بهانه ء من ... من از کاغذهای بی خط سفید، می ترسم تو شعر می شوی، در شکسته های غزل من ... شما .. امید می شوی در پس ناامیدی من ...!!!! . . . . تقدیم به استاد فرشته گونم
بیا به خلوت شب های ساکت من!
من از سلام غریبه ها سخت می ترسم..
تو تکیه گاه مجازی، برای شانه ء من !
طاقت خویش به دستان خودمی دهم بر باد
بست حضورت ، طاقت بی طاقت من..
عجبا ،نشان انصاف نرفت از بر تو..
شبیه رفتن انصاف، از زمانه من !
در میان غزل های اشک آلودم
به انتهای محبت رسید، نقطه....
سر سطری ندارد غزل بی ترانه ءمن !!
اگرچه قافیه های زندگی شکسته نشد
ولی شکست ،غزل بی بهانه ء من ...
من از کاغذهای بی خط سفید، می ترسم
تو شعر می شوی، در شکسته های غزل من ...
شما ..
امید می شوی
در پس
ناامیدی من ...!!!!
.
.
.
.
تقدیم به استاد فرشته گونم