ŷ

غزل معاصر discussion

12 views
پانته‌� صفایی

Comments Showing 1-1 of 1 (1 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

فسقل‌تر | 2 comments نظری داشته خیاط به الماس تنت
که ذری دوخته بر حاشیه‌� پیرهنت

دامنت سبزتر از سبزترین دامنه‌هاس�
و دل‌انگیز‌ت� از صبح بهشت است تنت

تو و این پیکر آغشته به عطر گل سرخ
که خدا ریخته کندوی عسل در دهنت

آه ای مرغ خوش ‌آوا� من انصاف نبود
در قفس ماندن و دق کردن و پر ریختنت

که نشسته‌اس� جهانی به تماشای تو و
پاک در آتش تهمت شدن و سوختنت

«صوفیان جمله حریفند و نظرباز ولی...»
این هم از فال و تو حافظ شیرین سخنت

«ای بهاری که به دنبال خزانی داری!
کاش مرغی نشود نغمه‌سر� در چمنت»

با تشکر


back to top