سه ره پیداست نوشته برس� هری� به سنگ اندر حدیثی که� نمیخوان� برآن دیگر نخستین: راه نوش و راحت وشادی بهنن� آغشته، اما رو به شهر و باغ و آبادی دو دیگر: راه نیما� ننگ، نیما� نام، اگر سر برکن� غوغا، وگر دم درکشی� آرام سه دیگر: راه بیبرگشت� بیفرجا� من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که میبین� بدآهن� است بیا ره توشه برداریم قدم در راه بیبرگش� برداریم ببینیم آسمان"هرکج� "آیا همین رنگ است.!!
نوشته برس� هری� به سنگ اندر
حدیثی که� نمیخوان� برآن دیگر
نخستین: راه نوش و راحت وشادی
بهنن� آغشته، اما رو به شهر و باغ و آبادی
دو دیگر: راه نیما� ننگ، نیما� نام،
اگر سر برکن� غوغا، وگر دم درکشی� آرام
سه دیگر: راه بیبرگشت� بیفرجا�
من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی که میبین� بدآهن� است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بیبرگش� برداریم
ببینیم آسمان"هرکج� "آیا همین رنگ است.!!