ŷ

داستان كوتاه discussion

18 views
شفیعی کدکنی

Comments Showing 1-8 of 8 (8 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by mohammad (new)

mohammad (irani_1313) | 1523 comments کوچ بنفشه ها

در روزهاي آخر اسفند
کوچ بنفشه هاي مهاجر
زيباست
در نيمروز روشن اسفند
وقتي بنفشه ها را از سايه هاي سرد
در اطلس شميم بهاران
با خاک و ريشه
ميهن سيارشان
در جعبه هاي کوچک چوبي
در گوشه خيابان مي آورند
جوي هزار زمزمه در من
ميجوشد
اي کاش
اي کاش آدمي وطنش را
مثل بنفشه ها
در جعبه هاي خاک
يکروز ميتوانست
همراه خويشتن ببرد هر کجا که خواست
در روشناي باران
در آفتاب پاک.


message 2: by Art Miss (new)

Art Miss (Artmiss) کمی پیش از مرگ خوانده بودش فرهاد در غربت۰




message 3: by mohammad (new)

mohammad (irani_1313) | 1523 comments آره فرهاد محشره.
البته این شعر رو کمی تغییر داده بود
اما فرهاد آدمی نبود که از شاعرش اجازه نگرفته باشه.


message 4: by [deleted user] (new)

اگر می‌خواست� دل� ما را بسوزنی که سوختی چه جورم محمد جان.


message 5: by [deleted user] (new)

چقدر دلم برای فرهاد تنگ شده:((


message 6: by mohammad (new)

mohammad (irani_1313) | 1523 comments ببخشی رویا جان
قصدش رو نداشتم


message 7: by [deleted user] (new)

mohammad wrote: "ببخشی رویا جان
قصدش رو نداشتم"


خواهش میشود عزیزم:)

دل� ما سوخته خدایی هست نگرانش نباش.


طیبه تیموری | 659 comments اي کاش آدمي وطنش را
مثل بنفشه ها
در جعبه هاي خاک
يکروز ميتوانست
همراه خويشتن ببرد هر کجا که خواست

...

هميشه خواندني


back to top