داستان كوتاه discussion
اين من و اين تو
date
newest »


.
.
شعر هم غمگين بود هم پر از حرف
هم زيبا بود هم مثل پاييز
.
.
چه خوب كه هستيد
چه خوب كه مي خوانم شمارا

اگر پُر از حرف، زيبا و غمگين بود؛
:براي آن بزرگ بي مانند بود که
تمام حرف ها برايش
تمام زيبائي ها از آنش
و تمام غصه هامان بر دوشش
نمی تونم در مورد اشعار کلاسیک نظری بدم.
اما به نظر من همه چیز در شعر کلاسیک گفته می شود برای قافیه ها و ردیف ها بی آنکه خیلی هایشان لازم باشند.
به هر حال از مضمون خوبی برخوردار بود.
اما به نظر من همه چیز در شعر کلاسیک گفته می شود برای قافیه ها و ردیف ها بی آنکه خیلی هایشان لازم باشند.
به هر حال از مضمون خوبی برخوردار بود.

در هر حال خوبیش اینه که میشه نوشته های قبلی رو خوند.
در مورد شعر کلاسیک
به نظرم اگه شاعر توانا باشه می تونه طوری شعر بگه که هیچ چیز اضافی و..."
صالح عزیز
بی نهایت خوشحالم
هم اینکه لذت بردی از خوندنش
و هم توجه و وقتی که صرف کردی
......
!!!!!!قصد جسارت؟
نمی دونم این رسم کجاست، که اگر بخواهیم نظر بدیم، می شه جسارت؟
;-)
شعر برای خواندن دوستان، سهیم شدن در احساس آن ِ من
و مهمتر، بیرون کشیدن اشکالاتش اینجا گذاشته شده
!پس کمترین توقع هم همینه
،هرگز تعریف و تمجید کردن به تنهائی مشوقم نشده
الا گوشزد شدن اصول و ریزه کاری ها از طرف دوستان
....
تقریباً حدس می زنم، کجاها مورد اشاره ات بوده؛
خودم هم دوستشان ندارم، ولی اگر واضحتر می نوشتی
بیشتر خوشحال می شدم

خيلي ممنون
برزگواري عزيز که بزرگ مي نامي
...
،دقيقاً بجا اشاره کردي
:به ويژه اولين مورد
ای تو، از من به من بيناتر
ای تو، از هرچه هست زيباتر
ای نهایت، بزرگ، بی مانند
اي که ذرات، همه ترا خوانند
...
و فکر مي کنم بازهم جاي کار داشته باشه
تا بعد


!حس ات فوق العاده بود
گفته بودم که جاي کار دارد؛
!و تو اکنون تمامش کردي
پس شاعرش را مي ناميم با نام تو و صالح عزيز
...
مهم نيست که شعر نسروده اي
... ولي باا� آشناتري تا من

شرمساري کسي را تاب ندارم؛ به ويژه دوستانم را
...
،هيچ شعری شاعر ندارد
،هر خواننده� شعري
.شاعر آن لحظه� شعر است
"پابلو نرودا"
پس بخوانيمش به نام گروه خوبمان
داستان (که نه! البته شعر) کوتاه
;-)



خیلی خوبه که بحث ها اینقدر ظریف و دقیق بین دوستان در گرفته.
ما از این جور موارد توی گروه کم داریم که باید بیشتر بشه.
ممون از همه دوستانی که به هر نحوی در مطالب و گفتگوها مشارکت می کنند.
ما از این جور موارد توی گروه کم داریم که باید بیشتر بشه.
ممون از همه دوستانی که به هر نحوی در مطالب و گفتگوها مشارکت می کنند.
رنگ ِ بطلان به هرچه زیبایی
بی تو؛ دلسردی و سکوت وعذاب
مرگ ِ آن لحظه های رویائی
بی تو؛ پوچی برای هر چه دلیل
همه در خواب، و خاک مانده ذلیل
بی تو؛ پرشکسته، دل خسته
بی تو؛ درهای آسمان بسته
بی تو؛ بیراهه، گم شدن، تردید
بی تو؛ حتی نمی توان خندید!
ای تو، از من به من آشناتر
ای تو، از هرچه هست آبی تر
ای نهایت، بزرگ، بی مانند
آن که ذرات، همه نام تو خوانند
این من و انقلاب ِ من در من
این تو و بذل ِ یک نظر بر من
این من و شوق و در زدن، بی تاب
این تو و رحم و مهر و لطف ِ جواب
بی شفیع آمدم، شفیعم باش
پُر ز تنهاییم، رفیقم باش