ŷ

داستان كوتاه discussion

19 views
معکوس

Comments Showing 1-8 of 8 (8 new)    post a comment »
dateUp arrow    newest »

message 1: by Sonia (last edited Jun 06, 2012 05:32PM) (new)

Sonia Razmjuee | 11 comments فکر می کنم متولد نشده بودم آن شب
آن شب که برای نخستین بار به مرگ رسیدم.
همه ی کائنات از حرکت ایستادند
و در بهت سکوتی وهمناک
که حتی زنجره ها هم شهامت شکست آن را نداشتند
به انتظار شنیدن سمفونی رقص مرگ من در آمدند.

و آن زنی که می بایست من بوده باشم
که نه نفس می کشید و نه هنوز مرده بود
در ظلمات شبی همچون سحر نورانی
نظاره گر ساعت شماته دار کهنه ای بود
که عقربه های زنگ زده ی مفلوک آن
در خلاف جهت می چرخیدند.

مرده بودم آن شب
آن شب که نسیم
از لا به لای بستر ناآشنایی
از تن بیگانه ای عبور کرد
و انگشت های کشیده ی نقره گونش را
بر پوست برهنه ی من کشید.

آن شب که کودکی که مرا نمی شناخت
کودکی ِ زنی که می بایست من بوده باشم
گریستن سر داد.

متولد نشده بودم آن شب،
آن شب که برای نخستین بار به مرگ رسیدم...


message 2: by Ashkan (new)

Ashkan Ansari | 2135 comments من این نوشته را شعر نمی بینم. به نظرم تلاش داشته ای که تحت تاثیر فروغ فرخزاد بنویسی ولی به باور من زیاد موفق نبوده ای. �
پیروز باشی


message 3: by Sonia (new)

Sonia Razmjuee | 11 comments اول قصد داشتم این متن رو توی قسمت "نوشته های کوتاه" بگذارم ولی یکی از دوستان گفتن که زیاد به نوشته ی کوتاه نمی بره! و بهتره توی قسمت شعر بگذاریش. در هر حال ادعایی توی شعر ندارم;)
و متاسفم از این که نظر شما رو اینظور می بینم آقا اشکان.
ممنون که توجه کردید.


message 4: by [deleted user] (last edited Jun 07, 2012 03:04AM) (new)

سونیای عزیز ،این شعرت من رو به یاد شعرهای فروغ فرخزاد میندازه.این خوبه که از شاعر دیگه ایی الهام بگیری ولی سعی کن از کلمات خودت استفاده کنی

دوبار میمیریم
اولین بار موقعی که به دنیا میاییم
و دومین بار موقعی که از دنیا میریم

حس معکوس مرگ رو موقع به دنیا اومدن،زیبا به تصویر کشیدی


message 5: by Mehdi (new)

Mehdi | 1794 comments Mod
اشکان! به نظر من این نوشته شعر هست.
اما خب مشکلاتی دارد که باید در اشعار بعدیشان به آن توجه
کنند.
مشکل اول هشو بعضی جملات است که زاید است و باید حذف شود.
دوم حرکت طولی است که در بعضی جملات رعایت نشده.
طولانی بودن جملات و عدم ایجاز هم خود نمایی می کند.
اما تلاش در جهت نوشتن شعر اگر بوده موفق است.

ممنون از سونیا.


message 6: by Ashkan (new)

Ashkan Ansari | 2135 comments Mehdi wrote: "اشکان! به نظر من این نوشته شعر هست.
اما خب مشکلاتی دارد که باید در اشعار بعدیشان به آن توجه
کنند.
مشکل اول هشو بعضی جملات است که زاید است و باید حذف شود.
دوم حرکت طولی است که در بعضی جملات رعایت نش..."


آقا حالا چرا اینقدر خشن؟
:D


message 7: by Ashkan (new)

Ashkan Ansari | 2135 comments Sonia wrote: "اول قصد داشتم این متن رو توی قسمت "نوشته های کوتاه" بگذارم ولی یکی از دوستان گفتن که زیاد به نوشته ی کوتاه نمی بره! و بهتره توی قسمت شعر بگذاریش. در هر حال ادعایی توی شعر ندارم;)
و متاسفم از این که..."


چرا تاسف؟ من تنها نظرم را گفتم و دلیلی ندارد درست باشد یا اینکه بپذیری! �


message 8: by Sonia (new)

Sonia Razmjuee | 11 comments ممنون از همه. ببخشید که یه چند روزی نبودم. آقا اشکان و مریم خانوم این اشکالی رو که شما به نوشته وارد کردید، چند نفر دیگه هم قبل از اینکه توی گودریدز بذارمش، ذکر کرده بودن و فکر می کنم درسته!
آقا مهدی در موارد دیگه فکر می کنم درست می گید ولی در مورد هشو تقریبا با شما موافق نیستم. فکر می کنم این قضیه در نثر صدق پیدا می کنه ولی در نوشته های خیل انگیز(!) مثل این اون چه که شما اون رو هشو می دونید رو عیب نمی دونم.
آقا محسن عزیز ممنون از توجهتون. نظر شما محترمه. در این که این زبان ممکنه وام دار یا تاثیر گرفته از بزرگان دیگه باشه ( که متاسفانه فکر می کنم نقص بزرگیه) با همه موافقم ولی در این که این زبان لزوما تعلق به زمانه و عصر ما نداره چندان موافق نیستم.
ممنون از همه:)


back to top