رمان تعویذ را می توان در ستایش شاعران و نویسندگان آمریکای جنوبی و تجلیل از شور و روحیه جوانان دانست ، آنانی که در گمنامی با رژیم های دیکتاتوری از مکزیرمان تعویذ را می توان در ستایش شاعران و نویسندگان آمریکای جنوبی و تجلیل از شور و روحیه جوانان دانست ، آنانی که در گمنامی با رژیم های دیکتاتوری از مکزیک تا شیلی چه در خیابانها و چه در محافل ادبی شبه روشنفکرانه جنگیده و در پایان هم نامی از آنها باقی نمانده است . آنچه در دنیای عجیب یولانیو می بینیم ترکیبی از شک و هذیان و تاریخ است ، شکی که نسبت به همه ابعاد زندگی وجود دارد ، زمان ، مکان و تاریخ و حتی هستی و نیستی . اما یک حقیقت مطلق هم در داستان وجود دارد ، میدان تلاتلالکو و کشتار دانشجویان و جوانان مکزیکی در آن .( اوریانا فالاچی در بخش دوم کتاب زندگی ، جنگ و دیگر هیچ به این کشتار وحشتناک پرداخته ، او خود در دانشگاه همراه دانشجویان و جوانان حضور داشته و البته در زمان سرکوب زخمی شدید و مهلک برداشته بوده) اما نویسنده با وجود آنکه کشتار تلاتلا لکو را مرکز داستان خود قرار داده اما اصلا به آن نپرداخته است . راوی داستان آئوکسیلیو لاکوئوتوربه هنگام کشتار در دانشگاه خود را در در گوشه ای پنهان کرده وحال روایت گر داستان شده است ، افرادی که آئوکسیلیو به آنها پرداخته عموما شاعران و نویسندگان گمنامی هستند که سرگشته و آرمان گرا به نظر می رسند ، یکی از آنان آرتورو بلانو است که حضور او در داستان بیشتر حس می شود. بولانیو سبک بسیار شاعرانه ای برای نوشتن تعویذ انتخاب کرده ، کتاب او سرشار از لطافت و زیبایی ایست و به لطف ترجمه خانم ربابه محب حس و کلام شاعرانه یولانیو به خواننده کاملا منتقل شده است اما تعویذ کتاب سخت خوان و متفاوتی ایست که داستان تقریبا مشخصی هم ندارد ....more
یک رمانک لمپن نوشته روبرتو بولانیو را می توان روایتی ساده و سر راست از زندگی دانست ، روایتی آغشته به ترس از زندگی و آینده . داستان تردیدی ایست میان واقیک رمانک لمپن نوشته روبرتو بولانیو را می توان روایتی ساده و سر راست از زندگی دانست ، روایتی آغشته به ترس از زندگی و آینده . داستان تردیدی ایست میان واقعیت و خیال ، زمانی که دو شخصیت بی نام وارد زندگی قهرمانان کتاب می شوند و آنها را تشویق به انجام کاری می کنند . اما در پایان گویی واقعیت بر خیال چیره می شود ، قهرمانان کتاب به زندگی تلخ و تاریک خود باز می گردند اما این بار خود را تنهاترو دنیا را سیاه تر می یابند ....more
Loading...
